تاحالا از خوشحالی اشک ریختی!
خیلیییییی لذت داره ،
تصور کنارت بودن و نحوه علنی عنوان کردنش از طرف ش.. همیشه رویای شیرینم بوده
تصورشم چشمامو خیس میکنه!
مثل امشب، همین ٥ دقیقه پیش
بعد از پست با این مضمون" درستش این بود واست کتاب بخونه بعد صداش خسته شه و خوابش بیاد بوست کنه و بخوابه" و گفتم فانتزیه منه این
ش... گفت فانتزی نیست! به حقیقت می انجامه اگه خرخرت بذاره
بعد از خط " فانتزی نیست" دلم ریخت! یه حس و حال عجیبی با لبخند و چشمای خیس و رویای اینکه یه وقتی تو دلتنگی فقط کافیه چشمام باز کنم ببینمش...
خدا حرنم مراقب همه عشقا و رابطه ها باش لطفا
مواظب نفسی منم باش
امروز قسم خوردم رژیم تا اخر پیش ببرم!
یه چیزی تو دلم بود که شاید باید آماده شم براش
الهی شکر...