دوست داشتنی های هر روز یک لئو

دوست داشتنی های هر روز یک لئو

روزمرگیها و دوست داشتنی ها
دوست داشتنی های هر روز یک لئو

دوست داشتنی های هر روز یک لئو

روزمرگیها و دوست داشتنی ها

افتر برث دی

خب تولدهم تموم شد...

با کلی استرس و حرص خوردن یه هماهنگی شد و مس موند رستوران بقیه دیزاین کرد و منم سوار ماشین ش.. شدمکه بریم سمت رستوران، رسیدیم و اهنگ تولد و سورپرایز و برق چشماش که کلی خوشحال شده بود، یه شب قشنگ با کلی خنده بود.. خدایا شکرت..

هفته بعدش چهارشنبه که به خیال من روز تولدش بود گل گرفتم و با کیک رفتم پیشش، قرار بود جنگاییکه سفارش داده بود ببرم و بازی کنیم باهم، کیکو دید دستم گفت مناسبتش؟

گفتم تولدت مبارک... گفت عزیزم تولد منکه امروز نیست

کلی جیغ و داد و افسوس و تاسف و اینا خوردم تا یادم افتاد بله ایشون گفتن حدس بزن، اینجانب ٢٠ دی حدسم بوده و ش... گفته نه یکروز قبلش!  این موضوع تو مغز من با تحریف اینطوری ثبت شده که تولدش یکروز بعد از روز تولد منه ینی ١٣ دی

وای که چقد ناراحت شدم

دیشب روز تولد واقعیش بود

دقیقا ٧ شب که پیش هم بودیم و خشم و هیاهو میدیدیم

فکر میکردم عکس شب سورپرایزشو شب تولدش میذاره تو اینستا ، ولی ترجیح داد عکس هنری که خودش انداخته بود بذاره... خیلی دلگیر شدم ولی میذارم رو حساب ذوق عکاسی و دوربین جدیدش...

نظرات 1 + ارسال نظر
پرفسور خسته جمعه 13 بهمن 1396 ساعت 23:33 http://porfossor.blogsky.com

من نمی‌دونم چرا خدا هر چی آدم خوب و نازنین هست رو دی ماه خلق می‌کنه! نمونه‌اش خود من یا شما. من که هجده دی به دنیا اومدم و شما هم ۱۳ ام. تولدتون با تاخیر مبارک! ایشالا سال دیگه من باشم و این وبلاگ هنوز توش بنویسین یه تولدت مبسوطی بگیریم واستون.

ممنون دوست عزیز ولی تولد عزیز دل من دی ماه هست، نه خودم
انشالا سال آینده هم دی ماه در تدارک تولدش باشم ممنون از شما
پاینده باشید

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.