امشب بعد از تثنمایش دیر راهبان حرف میزدیم و گفت، احتمالا بعد عروسی میلاد برم، مرداد ماه
و من کشف کردم امسال تولدم تنهام و خیلی غمگین
خب خیلی نا امید کنندس که حدس زده باشی تولدت با یه حلقه سورپرایزت میکنه و امشب بفهمی نخیر عزیز دل اون تایم میره تحقیق واسه مهاجرت...
غمگینم مثل کلاغیکه شیرجه زده تو حوض یخ