دوست داشتنی های هر روز یک لئو

دوست داشتنی های هر روز یک لئو

روزمرگیها و دوست داشتنی ها
دوست داشتنی های هر روز یک لئو

دوست داشتنی های هر روز یک لئو

روزمرگیها و دوست داشتنی ها

اولین جمعه با داماد و اولین یکشنبه با عروس

٧ دی بود که قرار بود جونی بیاد خونمون ناهار

همه کلی ذوق و شوق داشتن

اومد و یه جعبه شکلات مرسی اورده بود و من چشمام قلب شده بود واسش

نشست و گفتیم و خندیدیم و تعریف کردن ازش وخلاصه بسی خوش گذشت

مامان اینا رفتن الکی بخوابن ما راحت باشیم اما مسی زود درسشو تمومید اومد پیشمون :)))  فقط یه لحظه مهسا رفت تو اتاق و من جونیو بوس کردم چشاش ٤تا شد گفت نکن شیطنت نکن ابرومون میبری دختر



یکشنبه ٩ دی جونی گفت بیا خونمون

عصر کارامو کردم شکلات گرفتم و رفتم اونجا

نشستیم با مادرشوهر گرام کلی حرفیدیم و شوخی کردیم و راجبه سفر عید و قبل عید برنامه ریختیم و جونیو اذیت کردیم

جونی گفت بریم اون طرح فتوشاپیو بزنیم و رفتیم پای سیستم

یکم بوس و شیطنت و ... اومدیم شام خوردیم سه تایی و باز رفتیم سرکارمون

لحظه لحظه که جلو میریم لذتبخش تر میشه و واسه من شکل رویاس

قشنگیای این روزا تفییر رفتار جونیه! خیلی عجیب مسئولتر و مراقبتر شده! خیلیییی مهربونتر و نازکش تر و اینا حس قشنگتری ایجاد میکنه که تغییر جایگاه چه تاثیری داشته

نظرات 1 + ارسال نظر
رهآ سه‌شنبه 11 دی 1397 ساعت 20:44 http://rahayei.blogsky.com

اخی ..
این یواشکی ها و شیطنت ها ... :)
خوشتون باشه کنار هم. :*

مرسی قشنگ جان❤️

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.